امشب هم مثل هر شب به یادت تا سحر سر می کنم
در این شبهای دلگیر نبود گرمی دستهایت را به خوبی احساس میکنم ...
پشت پنجره می ایستم و به آسمان خیره می شوم
و در حسرت چشمای مهربانت می گریم
در این سکوت شبانگاهی صدای تو در گوشم طنین انداز می شود
آیا تو هم صدای من را می شنوی؟
آیا می شنوی صدای التماس و گریه هایم را؟
آری من دلشکسته تو را فریاد می زنم
اگر صدایم را می شنوی سکوت را بشکن
و فاصله را از میان بردار
من چشم انتظارم . . .
:: بازدید از این مطلب : 216
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19